• Soupe Jooje Baraye Rouh | پادکست سوپ جوجه برای روح

  • 著者: PersianBMS
  • ポッドキャスト

Soupe Jooje Baraye Rouh | پادکست سوپ جوجه برای روح

著者: PersianBMS
  • サマリー

  • این سری برنامه ها مجموعه ای از داستان های کوتاه و دل انگیزی است که درباره عشق و محبت ، وظایف پدر و مادری ، غلبه بر مشکلات و ... تهیه شده و تأثیر هریک از آنها مثل سوپی است برای روح که می تواند در تلطیف و تقویت روحیه ما نقش موثری ایفا کند که در قالب نمایشنامه های رادیویی تهیه شده است
    © 2019 PersianBMS
    続きを読む 一部表示

あらすじ・解説

این سری برنامه ها مجموعه ای از داستان های کوتاه و دل انگیزی است که درباره عشق و محبت ، وظایف پدر و مادری ، غلبه بر مشکلات و ... تهیه شده و تأثیر هریک از آنها مثل سوپی است برای روح که می تواند در تلطیف و تقویت روحیه ما نقش موثری ایفا کند که در قالب نمایشنامه های رادیویی تهیه شده است
© 2019 PersianBMS
エピソード
  • بخش سوم - قسمت ۱۲- چشیدن حلاوت زندگی
    2024/02/28
    سال ۱۹۶۴ تو لاپازِ بولیوی هر روز برق و آب قطع می‌شد. جیره‌بندی بخشی از زندگی مردم شده بود و همه اون رو پذیرفته بودن. درست سر ساعت دوازده چراغ‌ها و رادیو خاموش می‌شد و ابیولا مادربزرگ خانواده بعد از گوش دادن به یه قسمت هیجان‌انگیز دیگه از نمایش‌نامه رادیویی یه نفس راحت می‌کشید. تنها لامپ آویزان از سقف خاموش و آشپزخونه کوچیکشون تاریک می‌شد. طبق معمول ژانت و کتی بعد از مدرسه وقتی به خونه می‌رسیدن باید کارهایی رو انجام می‌دادن. اونا سطل‌های فلزی رو برمی‌داشتن و با عجله از درِ زنگ‌زده خونه می‌زدن بیرون و جست‌‌وخیزکنان از تپه باریک و خاکی پایین می‌رفتن تا بتونن آب بیارن و هر روز اتفاقی تازه منتظر اونا بود.
    続きを読む 一部表示
    11 分
  • قسمت ۱۱ - نعمت‌هایمان را بشماریم
    2024/02/21
    این هفته حقوق نداریم. البته جین از حرفای شوهرش خیلی هول نکرد. اندی با دو نفر از دوستاش یه شرکت مهندسی کوچیک دایر کرده بودن و وقتی که شرایط اقتصادی سخت شد، برای این که بتونن حقوق کارمنداشون رو بدن هر سه بدون حقوق کار کردن و جین از ازدواج با چنین مرد شریفی خوشحال بود. دو هفته گذشت، بعد چهار هفته، و بعد شش هفته بدون این که خبری از پول باشه. اما قبض‌ها با یه نظم ناامید کننده از راه می‌رسیدن. واقعا تو این وضعیت چه باید کرد؟
    続きを読む 一部表示
    11 分
  • قسمت ۱۰ - انتظار با لبخند
    2024/02/14
    لیام اون روز اصلا خبر نداشت که چه اتفاقی قراره بیفته. برای یه جرم‌گیری معمولی رفته بود دندان‌پزشکی. مطابق معمول کارکنان مطب شاد و مهربون بودن. بعد از جرم‌گیری و قبل از انجام کارهای روزانه، طبق معمول به دستشویی رفت تا صورتش رو بشوره. همین که کارش تموم شد و برگشت احساس کرد که همه جا خیلی ساکت و تاریکه. اول فکر کرد برق قطع شده ولی این‌طور نبود
    続きを読む 一部表示
    11 分

Soupe Jooje Baraye Rouh | پادکست سوپ جوجه برای روحに寄せられたリスナーの声

カスタマーレビュー:以下のタブを選択することで、他のサイトのレビューをご覧になれます。