• رادیو فیکشن (داستان فارسی)

  • 著者: Ammar Poursadegh
  • ポッドキャスト

رادیو فیکشن (داستان فارسی)

著者: Ammar Poursadegh
  • サマリー

  • داستان مینویسم تا سهمی از تکثیر شادی در دنیای فارسی زبان داشته باشم. اینجا محل داستان و وروایته. داستان کوتاه و رمان و کتابهای بقیه رو هم اینجا ممکنه نقد کنیمگاهی از پادکستهای مهمی مثل هاگیرواگیر، رادیو چهرازی ، ناوکست ، واوکست ، راوکست ، رادکست ، چکش ، بی پلاس، خلاصه کتابها ، کتاب باز، فلسفیدن ، رادیو واگن ، دکتر هلاکویی ، دور دنیا ، رادیو جولون ، آهنگ سفر ، کوله پشتی ، رادیو اپرا ، کمیکولوژی ، پادکست کرن ، پرگار ، دست نوشته ها ، میرکت ، یووری ، دور دنیا ، رادیو عجایب ، کلاف، فکت نامه ، لوگوس ، هلی تاک ، هزارسرو ، بلاکچین ، ای میوزیک ، خانه های من ، فلسفه علم ، ده صبح ، رواق ، رادیو فندق ، هشتگ زندگی ، بادیو ، لوکتو ، پاراتک ، پیوست ، حسانو ، هوش مصنوعی ، مترونوم ، پرگار ، رادیو آفساید ، میرکت ، روغن حبه انگور ، ملودایو ، عامه پسند ، طنین سرو ، درخت ، جعبه ، ساعت صفر، هزار افسان ، چیروک ، طعم مهر ، گوشه ، داستان شب ، درد و دل ، مولاناخوانی ، اعتراف ، بیتمیش ، پوشه ، آن ، میم ، پاپریکا ، هیستوگرام ، نگاتیو ، تد تاک ، رادیو شاخ، دکتر هو فارسی ، وستروس ، میدنایت کست ، سکانس ، گوش فیلم ، ابدیت و یک روز ، فیکشن ، پاراتک ، دموورژن ، تکامل ، کرونوس ، صلح درون ، وقت خواب ، چسب زخم ، سکوت بره ها ، کاکتوس ، فوتبال لب ، رادیو آفساید ، ترجمان ،صحبت می کنیم.در رادیو فیکشن از داستانها و روایتهایی برگرفته است انسان‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، هنر، ادبیات، فلسفه، علوم سیاسی، زبان‌شناسی، زیست‌شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضیات، فناوری اطلاعات، مهندسی، معماری، پزشکی، پرستاری، داروسازی، تربیت بدنی، موسیقی، تئاتر، سینما، طراحی گرافیک، عکاسی، رباتیک، مشاوره، مدیریت، بازاریابی، حقوق، فلسفه علم، سیاست‌گذاری عمومی، توسعه پایدار، کشاورزی، باغبانی، علوم محیط زیست، علوم دریایی، هوانوردی، فضانوردی، زبان‌های خارجی، روزنامه‌نگاری، رسانه‌های دیجیتال، تحلیل داده‌ها، صنایع دستی، آموزش و پرورش، فناوری نوآورانه، کارآفرینی، رفتار سازمانی، مددکاری اجتماعی، امنیت سایبری، تاریخ‌نگاری، اخلاق، الهیات، فقه، تاریخ هنر، مطالعات فرهنگی، زیبایی‌شناسی، ممیزی و حسابرسی، حسابداری، برنامه‌ریزی شهری، علوم اعصاب، ریسک و بحران، عصب‌شناسی، نظریه‌های سازمانی، تحلیلی داده‌های بزرگ، مشاوره خانواده، قدردانی فرهنگی، معماری منظر، بک‌لینک‌سازی، علیت و فلسفه، تاریخ طبیعت، روزنامه‌نگاری تحقیقی، فلسفه هنر، نگارش خلاق، مدیریت پروژه، مدیریت منابع انسانی، طراحی صنعتی، نقاشی، تداخل فرهنگی، مطالعات زنان، سیاست بین‌الملل، تجارت الکترونیک، سیاست اقتصادی، مطالعه رفتار مصرف‌کننده، فراشناخت، مدیریت ریسک، گردشگری، خدمات اجتماعی، تحقیقات بازاریابی، ارزیابی و سنجش، نانوشیمی، تحلیل سیاسی، بازار سرمایه، شناخت‌شناسی، مذهب‌پژوهی، تولید محتوا، فناوری پزشکی، فنگ‌شویی، کارآفرینی اجتماعی، بیوتکنولوژی، جبر و هندسه، روان‌پزشکی، ولکانولوژی، انرژی پایدار، زیست‌شناسی مولکولی، علم مواد، متافیزیک، طراحی نرم‌افزار، امنیت اطلاعات، علوم اخلاقی، جغرافیای سیاسی، ادبیات تطبیقی، ارتباطات بین‌فرهنگی، علوم تغذیه، فضانوردی و اکتشافات فضایی، مهندسی ...
    FictionRadio
    続きを読む 一部表示

あらすじ・解説

داستان مینویسم تا سهمی از تکثیر شادی در دنیای فارسی زبان داشته باشم. اینجا محل داستان و وروایته. داستان کوتاه و رمان و کتابهای بقیه رو هم اینجا ممکنه نقد کنیمگاهی از پادکستهای مهمی مثل هاگیرواگیر، رادیو چهرازی ، ناوکست ، واوکست ، راوکست ، رادکست ، چکش ، بی پلاس، خلاصه کتابها ، کتاب باز، فلسفیدن ، رادیو واگن ، دکتر هلاکویی ، دور دنیا ، رادیو جولون ، آهنگ سفر ، کوله پشتی ، رادیو اپرا ، کمیکولوژی ، پادکست کرن ، پرگار ، دست نوشته ها ، میرکت ، یووری ، دور دنیا ، رادیو عجایب ، کلاف، فکت نامه ، لوگوس ، هلی تاک ، هزارسرو ، بلاکچین ، ای میوزیک ، خانه های من ، فلسفه علم ، ده صبح ، رواق ، رادیو فندق ، هشتگ زندگی ، بادیو ، لوکتو ، پاراتک ، پیوست ، حسانو ، هوش مصنوعی ، مترونوم ، پرگار ، رادیو آفساید ، میرکت ، روغن حبه انگور ، ملودایو ، عامه پسند ، طنین سرو ، درخت ، جعبه ، ساعت صفر، هزار افسان ، چیروک ، طعم مهر ، گوشه ، داستان شب ، درد و دل ، مولاناخوانی ، اعتراف ، بیتمیش ، پوشه ، آن ، میم ، پاپریکا ، هیستوگرام ، نگاتیو ، تد تاک ، رادیو شاخ، دکتر هو فارسی ، وستروس ، میدنایت کست ، سکانس ، گوش فیلم ، ابدیت و یک روز ، فیکشن ، پاراتک ، دموورژن ، تکامل ، کرونوس ، صلح درون ، وقت خواب ، چسب زخم ، سکوت بره ها ، کاکتوس ، فوتبال لب ، رادیو آفساید ، ترجمان ،صحبت می کنیم.در رادیو فیکشن از داستانها و روایتهایی برگرفته است انسان‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، هنر، ادبیات، فلسفه، علوم سیاسی، زبان‌شناسی، زیست‌شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضیات، فناوری اطلاعات، مهندسی، معماری، پزشکی، پرستاری، داروسازی، تربیت بدنی، موسیقی، تئاتر، سینما، طراحی گرافیک، عکاسی، رباتیک، مشاوره، مدیریت، بازاریابی، حقوق، فلسفه علم، سیاست‌گذاری عمومی، توسعه پایدار، کشاورزی، باغبانی، علوم محیط زیست، علوم دریایی، هوانوردی، فضانوردی، زبان‌های خارجی، روزنامه‌نگاری، رسانه‌های دیجیتال، تحلیل داده‌ها، صنایع دستی، آموزش و پرورش، فناوری نوآورانه، کارآفرینی، رفتار سازمانی، مددکاری اجتماعی، امنیت سایبری، تاریخ‌نگاری، اخلاق، الهیات، فقه، تاریخ هنر، مطالعات فرهنگی، زیبایی‌شناسی، ممیزی و حسابرسی، حسابداری، برنامه‌ریزی شهری، علوم اعصاب، ریسک و بحران، عصب‌شناسی، نظریه‌های سازمانی، تحلیلی داده‌های بزرگ، مشاوره خانواده، قدردانی فرهنگی، معماری منظر، بک‌لینک‌سازی، علیت و فلسفه، تاریخ طبیعت، روزنامه‌نگاری تحقیقی، فلسفه هنر، نگارش خلاق، مدیریت پروژه، مدیریت منابع انسانی، طراحی صنعتی، نقاشی، تداخل فرهنگی، مطالعات زنان، سیاست بین‌الملل، تجارت الکترونیک، سیاست اقتصادی، مطالعه رفتار مصرف‌کننده، فراشناخت، مدیریت ریسک، گردشگری، خدمات اجتماعی، تحقیقات بازاریابی، ارزیابی و سنجش، نانوشیمی، تحلیل سیاسی، بازار سرمایه، شناخت‌شناسی، مذهب‌پژوهی، تولید محتوا، فناوری پزشکی، فنگ‌شویی، کارآفرینی اجتماعی، بیوتکنولوژی، جبر و هندسه، روان‌پزشکی، ولکانولوژی، انرژی پایدار، زیست‌شناسی مولکولی، علم مواد، متافیزیک، طراحی نرم‌افزار، امنیت اطلاعات، علوم اخلاقی، جغرافیای سیاسی، ادبیات تطبیقی، ارتباطات بین‌فرهنگی، علوم تغذیه، فضانوردی و اکتشافات فضایی، مهندسی ...
FictionRadio
エピソード
  • داستان مواجهه با کتاب -مسابقه ادبی ایران کتاب- داستان نویسی
    2025/01/04
    :فارغ از بالا و پایین روزگار، منت بگذارید و گوش بدید و لذت ببرید:کتاب خواندن برای من از اول شکل برق گرفتگی‌ای لذت بخش بود. از همان بچگی فکر می‌کردم برقکارها به خودشان برق می‌دهند و از ولتاژهای کم شروع می‌کنند تا بالاخره بتوانند سیم فاز و نول 220 ولت را توی دستهایشان بگیرند. من بارها با این ولتاژ بازی کرده‌ام. فکر می‌کردم در آینده یک کتابخوان حرفه‌ای بشوم. چون مهرداد پسر عمویم برقکار شد.ماجرای ما از یک کتاب به نام ماجراهای هکلبری فین شروع شد. هکلبری فین‌ای که بر خلاف تام سایر خیلی صادقانه لب مطلب را گفته بود: بزنید به چاک.من از همان اول هاکلبری فین بودم و مهرداد پسر عمویم تام سایر شده بود. اینطوری هر دوتا به اندازه‌ی کافی مسئولیت پذیر می‌شدیم. راستش این کتاب را از کف یک کوچه‌ی فرعی قبل از اینکه باران تند بشود، به سرپرستی گرفته بودیم. بعد به نوبت خواندیم. اول من، چون من کتابخوان تر بودم و مهرداد برقکارتر. سه روز بعد قرار شد کتاب را بدهم به مهرداد. من دهن لق بودم و تا آمدم داستانش را تعریف کنم مهرداد گفت: خفه شو. برای همین بی صدا کتاب را گرفت و رفت. سه -چهار بار این رد و بدل شدن اتفاق افتاد. توی یک نمایشگاه کتاب، قصه‌های مجید خودش را به ما نشان داد. یک کتاب با جلد آبی که رویش عکس یک پسر کچل بود. پسر بچه کاملا استحاله شده بود و جز تعدادی نقطه‌ی کمرنگ خاکستری چیزی از کلیتش پیدا نبود. طوری که هر کسی می‌توانست باشد. گفتم شاید من دیر رسیدم و توی جلد پنجم طبیعی است از قبلش خبر ندارم. همیشه و حداقل توی کتاب خواندن دیر میر‌سیدیم که سرفرصت خواهم گفت. بعدها شنیدم توی جلدهای قبلی، مجید یتیم نبود و زیر سایه‌ی پدر مادر داشت بزرگ می‌شد. چون مهرداد یتیم بود سعی کردم کتاب را از دسترسش دور نگه دارم. گفتم: ببین برنامه عوض شد. ما یه کتاب رو سه چهار بار می‌خونیم. بذار من سه چهار بارم رو پشت هم بخوانم.مهرداد که تازه سبیلش داشت سبز می‌شد همیشه خونسرد بود و این دفعه هم از سلاح خودش استفاده کرد و گفت: خفه شو!بعد از آن تصمیم گرفتیم عضو کتابخانه کانون پرورشی بشویم تا هرکسی مجزا کارش را بکند. آدمیزاد هر موقع دلش بخواهد می‌تواند خودش را توی یک تله‌ی شیک و دلخواه بیاندازد.کانون برای ما از صبح تابستان قبل از اینکه آفتاب خیلی بالا بیاید و لباسها به تنت بچسبند، شروع می‌شد. به خواندن انواع کتابهای آیزاک آسیموف. الکترونیک ساده‌است. ترانزیستور ساده است و حتی سفرنامه‌ی اورازان بسنده نکردم. مسابقه‌هایی برپایه‌ی سوال و جواب و کارت بازی: نزدیکترین کشورهای دنیا: دومینیکن و هائیتی. زن عمو می‌گفت: چی کاره می‌خوای بشی؟ جواب کوتاه بود: نویسنده.یک روز وسط مرداد، همینکه خانم جهرمی پر چادرش را کشید و رفت توی آبدار خانه، دیدم مهرداد هوس کرد کتابهای روی میزش را بخواند. کتابهای تن تن و میلو. همانجا توی فاصله‌ی یک چایی ریختن ساده مات شده بود. نه حرف آقای بخشی کتابدار را می‌شنید نه متوجه اخم خانم جهرمی شد. خانم جهرمی گفت: لطفا اینا رو بدین من. جاش اون بالاست. دیدم آقای بخشی، پیر مرد ترکه‌ای کتابها را ازش گرفت و با کمک نردبان برد گذاشت توی بالاترین قفسه. نردبان را هم برد توی حیاط خلوت فسقلی کانون. حس کردم دوباره از فصل پاییز بیزار شدم. همین بیزاری وقتی ترمیم شد که دو سه روز بعد رفتم ...
    続きを読む 一部表示
    17 分
  • جایزه ادبی ایران کتاب و ماجرای سلبریتیها
    2024/12/29

    آیا حضور سلبریتی ها در جوایز کتاب معنی دار است ؟ یا به قول بعضی باعث شکل گرفتن یک خز پارتی سینمایی می شود؟

    مسابقه داستان نویسی ایران کتاب


    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    続きを読む 一部表示
    7 分
  • درباره اپیزودهای پادکست رادیو فیکشن
    2024/12/18

    درباره این پادکست و اپیزودهای منتشر شده تا به حال و آینده

    درباره کانال یوتیوب رادیو فیکشن و پلی لیست کتابهای کودک



    درباره اشتراک گذاری و معرفی پادکست به دیگران


    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    続きを読む 一部表示
    13 分

رادیو فیکشن (داستان فارسی)に寄せられたリスナーの声

カスタマーレビュー:以下のタブを選択することで、他のサイトのレビューをご覧になれます。