گفتگو هایی با استاد
گفتگوهایی با استاد مجموعهای از دیسکورسهای معنوی است که توسط ربازارتارز، فرستادهای برای اکنکار در جهان امروز، به من ابلاغ شد. او عملاً ظرف مدتی حدود یک سال، شبانگاه در کالبد نورانیاش (نوری ساروپ) بر من ظاهر میشد و آن را به من دیکته میکرد.
این واقعه هنگامی رخ دادکه من در پایتخت کشورم اقامت داشتم. حدود یک ماه پیش از اولین شب ظهور وی، من درهندوستان بودم. در خلال این دیدار، این افتخار نصیبم شد که او را در دارجیلینگ ملاقات کنم؛ شرح وقایع آن در کتاب «معرفینامهای برای اکنکار» آمده است.
ربازارتارز در کلبهای خشت و گلی، در نقطهای دوردست و وحشی در میان کوهستانهای هندوکش، نزدیک مرز کشمیر وافغانستان زندگی میکند.
او کالبد فیزیکیاش را درآنجا میگذارد و در قالب نورانیاش (نوری ساروپ) بر بسیاری از افرادی که با اک خط مشترک دارند، در سراسر جهان ظاهر میشود. میگویند زمانی که کریستف کلمب آمریکا را کشف کرد، او مردی جوان بود، در حالی که امروزه به نظر کمی بیش از ۴۰ ساله میآید.
گفتگوهایی که در این کتاب درج شدهاند، تا آنجا که ممکن بود، عین سخنان او در ملاقاتهای شبانهاش با من هستند. او در طی این دیدارها آموزشهای پیشرفتهی مرا در زمینهی دانش پنهان اکنکار کامل کرد. در پایان این دوره از آموزشها، او مرا با خود به سفری در جهانهای معنوی برد که شرح آن در کتاب «دندان ببر» آمده است.
نحوهی برخورد افراد بااین گفتگوها بستگی دارد به همتی که در تناسخهای گذشته در راستای آموزشهای اک به خرج دادهاند. داشتن یک استاد حق در زندگی، یکی از بزرگترین ماجراهای معنوی است. من بیش از استحقاقم مورد رحمت و برکت واقع شدم.
پال توئیچل