-
サマリー
あらすじ・解説
شهاب دوباره با حسین در کافه کوچه قرار میذاره تا بتونن با هم صحبت کنن. این گفتگو رازهایی رو برای دو طرف بر ملا میکنه که حتی فکرش رو هم نمیکردن. رازهایی که ممکنه برای حسین خیلی گرون تموم بشن. از طرفی ستاره با احساسات خودش دست و پنجه نرم میکنه و امیدواره که این قضیه ختم به خیر بشه. شهاب و خانوادهاش قراره فردا برن دادگاه انقلاب، دیدار پدر ستاره.
activate_buybox_copy_target_t1