『آواز پنهان: رازگشایی فروید از ناآگاه - شمارهٔ چهارم』のカバーアート

آواز پنهان: رازگشایی فروید از ناآگاه - شمارهٔ چهارم

آواز پنهان: رازگشایی فروید از ناآگاه - شمارهٔ چهارم

無料で聴く

ポッドキャストの詳細を見る

このコンテンツについて

متن‌خوانی تحلیلی مقالهٔ Das Unbewußte اثر زیگموند فروید در این سلسله برنامه‌ها، امیرحسین سمائی ـ مدرس زبان آلمانی و دانش‌آموخته فلسفه و ریاضیات ـ متن اصلی را به زبان آلمانی می‌خواند، ترجمه و تحلیلی زبانی از آن ارائه می‌دهد، و برخی ساختارهای گرامری به‌کاررفته در آن را به ایجاز شرح می‌دهد. دکتر مجتبی تاشکه با تخصص خود در حوزهٔ روانکاوی به بررسی محتوایی بخش‌های خوانده‌شده می‌پردازد و مفاهیم بنیادین نظریهٔ فروید را در چارچوب سایر متون وی مورد واکاوی قرار می‌دهد. این برنامه تلاشی‌ است برای پیوند زبان، تفکر و روان؛ سفری به لایه‌های پنهان ذهن انسان. از علاقه‌مندان به زبان آلمانی، روان‌کاوی و فلسفه دعوت می‌شود ما را در این مسیر همراهی کنند.00:00 مقدمه00:42 مروری بر قسمت قبل07:52 خواندن متن قسمت دوم بند سوم01:12:53 بررسی محتوایی قسمت دوم بند سومخلاصه‌ای از مباحث کلیدی: استدلال فروید برای وجود ضمیر ناآگاهاین بحث به بررسی «استدلال زیگموند فروید» برای وجود «ضمیر ناآگاه» می‌پردازد؛ مفهومی که در زمان او، روان‌پزشکی عمدتاً بر بخش آگاه روان و کارکرد مغز متمرکز بود. فروید اشاره می‌کند که متفکرانی مانند «شوپنهاور» و «نیچه» پیش از او نیز به مباحث ناآگاه پرداخته بودند.فروید معتقد است که اگر تنها کنش‌های آگاهانه روان را در نظر بگیریم، با «شکافی در اطلاعات» روبرو می‌شویم که باعث می‌شود این کنش‌ها نامرتبط و نامفهوم باقی بمانند. او «سیمپتوم‌ها (نشانه‌ها)» و «لغزش‌های کلامی» را شواهدی از این شکاف می‌داند که نشان‌دهنده پردازشی در ساحتی دیگر از روان هستند.راه حل فروید برای پر کردن این شکاف و ایجاد انسجام، «اینترپولاسیون (درونیابی)» کنش‌های ناآگاه کشف‌شده است. اینترپولاسیون به معنای تخمین یا افزودن نقاط بین داده‌های شناخته‌شده است. در روانکاوی، این مفهوم به «کانستراکشن (بازسازی/ساختن)» بخش‌های حذف شده یا ناپدید شده از تاریخچه روانی فرد مرتبط است که توسط روانکاو انجام می‌شود.دستیابی به «معنا و انسجام (sense and context)» یک انگیزه کاملاً موجه است که به ما اجازه می‌دهد فراتر از تجربه بی‌واسطه (مستقیم) برویم. فروید استدلال می‌کند که اگر بتوانیم بر اساس فرض وجود ناآگاه، «کارکردی موفقیت‌آمیز (successful action)» بنا نهیم (مانند درمان روانکاوانه که بر جریان‌های آگاهانه تأثیر می‌گذارد)، این موفقیت خود «گواهی جدال‌ناپذیر» برای وجود امر فرض‌شده است.اصرار بر اینکه هر آنچه در روان اتفاق می‌افتد باید لزوماً برای آگاهی شناخته شده باشد، از نظر فروید یک «ادعای دفاع‌ناپذیر (untenable presumption)» است. «روان (Psyche یا Seele)» از آگاهی مجزا است. ضمیر آگاه تنها بخش کوچکی از روان است، مانند «نوک کوه یخ» که بخش وسیع‌تر آن (ناآگاه) پنهان است.فرایندهای رخ‌داده در ناآگاه («Primary process») کیفیت متفاوتی با فرایندهای آگاه و پیش‌آگاه («Secondary process») دارند؛ برای مثال، در ناآگاه مفهوم زمان یا تضاد وجود ندارد. این پردازش‌های ناآگاه خود را از طریق پدیده‌های مختلف (مانند سیمپتوم‌ها) نشان می‌دهند و حرکت به «آن سوی (beyond)» آگاهی هسته اصلی روانکاوی است. تأثیر بین آگاه و ناآگاه «دو طرفه» است و روانکاوی تلاش می‌کند از طریق آگاه بر ناآگاه تأثیر بگذارد.در نهایت، با توجه به این دلایل، انکار وجود ناآگاه...

آواز پنهان: رازگشایی فروید از ناآگاه - شمارهٔ چهارمに寄せられたリスナーの声

カスタマーレビュー:以下のタブを選択することで、他のサイトのレビューをご覧になれます。